همه چیز برای ایرانیان

داستان عکس اس ام اس فروشگاه مقاله

همه چیز برای ایرانیان

داستان عکس اس ام اس فروشگاه مقاله

شعر سیل روزگار از استاد شهریار

سه شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ق.ظ

شعر سیل روزگار از استاد شهریار | اشعار شهریار

شعر سیل روزگار از استاد شهریار,شعر زیبا سیل روزگار,سیل روزگار از محمد حسین بهجت تبریزی

لبت تا در شکفتن لاله سیراب را ماند

دلم در بیقراری چشمه مهتاب را ماند

گهی کز روزن چشمم فرو تابد جمال تو

به شبهای دل تاریک من مهتاب را ماند

خزان خواهیم شد ساقی کنون مستی غنیمت دان

که لاله ساغر و شبنم شراب ناب را ماند

بتا گنجینه حسن و جوانی را وفایی نیست

وفای بی مروت گوهر نایاب را ماند

بدین سیمای آرامم درون دریای طوفانیست

حذر کن از غریق آری که خود غرقاب را ماند

بجز خواب پریشانی نبود این عمر بیحاصل

کی آن آسایش خوابش که گویم خواب را ماند

سخن هرگز بدین شیرینی و لطف و روانی نیست

خدا را شهریار این طبع جوی آب را ماند

شعر سیل روزگار از استاد شهریار | اشعار شهریار

  • محمد موسوی

اشعار شهریار